دستک

It contains detals of omid Reza'i books and articals and Footnotes.

دستک

It contains detals of omid Reza'i books and articals and Footnotes.

جهانگیر قائم مقامی و اثر کلاسیک او

چهل سال از انتشار شاهکار استاد فقید جهانگیر قائم مقامی با نام مقدمه ئی بر شناخت اسناد تاریخی می گذرد. او پیش از انتشار کتابش بخش هایی از آن را مقاله وار در مجله بررسی های تاریخی منتشر کرده بود.

این کتاب تا امروز برای شناخت اسناد دیوانی فارسی در فلات ایران بی بدیل است. قائم مقامی با نشر این کتاب یک اثر کلاسیک خلق کرد.  

سالها قبل در مقدمه کتاب جستارهایی در سندشناسی فارسی نوشتم بین قائم مقامی سنددان با دیگران سندخوان تفاوت از کجاست تا به کجا. جالب است که پس از سالها می بینم یکی از مبرزترین سندخوان ها که تا دیروز این کتاب را پر از غلط می دانست امروز استاد قائم مقامی از دهانش نمی افتد. خدا را شکر که ایشان در رفتارشان تجدید نظر کرده اند.

بهرحال امید است این اثر ارزشمند و روشمند در این سال که سال زر شدن کاغذ است منتشر گردد.

اثر والا مقام و جهانگیر او در حوزه مطالعات ایران شناسی متعلق به خود جهانگیر قائم مقامی است. این اثر یک اثر کلاسیک است که هر کس بخواهد بدان خدشه ای وارد کند باید در رفتار غیرعلمی و سلامت اندیشه ای خود شک کند.

البته هر کسی جرات کرد و چنین جسارتی نمود بر وراث اوست که موضوع را از طریق مطبوعات و محاکم دنبال کنند. اما وراث او امروز کجا منزل گزیده اند؟

آرامگاه نفط چی ها در آبادان: چالش یا فرصتی برای اعضای شورای شهر آبادان 1

آرامگاه‌ نفط چی ها در آبادان

شاعری گفته است: 

کسی به فکر گلها نیست. 

کسی به فکر ماهی ها نیست. 

کسی نمی خواهد فکر کند که باغچه دارد آرام آرام می میرد  

 

آبادان با زمانی که من پسر بچه بودم و در آن هوای نفس گیر مرحوم عمه ام برای من و مرحوم دختر عمه ام که همسن و سال من بود از بستنی فروش گاری به دست بستنی چوبی شکلاتی می خرید خیلی فرق کرده است. نمی دانم چرا هیچ بستنی ای آن بستنی ها نمی شود و این فصل از حافظه ام هیچ وقت پاک نمی شود و عجیب دلم می گیرد برای نقاشی های او. او که هر وقت تکه کچی در دست می گرفت دیوارها را مسخر و مزین به شکل ها و شکلک های دلفریب می کرد.   

 

شاید در همان روزها بود که دنیس رایت داشت سه گانه زیبا و مصور یادمان های انگلیسی ها و اروپاییان را برای نشریه ایران لندن می نوشت. یکی از مقابری که او به اختصار آن را در مقاله اش معرفی کرده است آرامستانی است که امروز در پشت روابط عمومی پالایشگاه آبادان وجود دارد و یک دست کله پاچه است که جمعی نشسته اند و آنها را خوب پاک کرده و هیچ از آن باقی نگذاشته اند.   

در سالهای اخیر این یادمان ها توسط درنده ترین افراد و بداخلاق ترین افراد شخم زده شده است. امروز فقط تعداد اندکی از یادمان ها برجای مانده است. آرامستان دیروز هر روز بیش از پیش آبشخور افراد کوته فکری است که درک اجتماعی و فهم تاریخی ندارند.   

این آرامستان نسبت به قبرستان شطیط جدیدتر و رسمی تر بوده است. این مقابر فردی و خانوادگی و دسته جمعی هستند. نمی توان تصور کاملی از این آرامستان ارائه داد. دنیس رایت اگر ممکن است روزی با یادمان مردگان مثل آهن پاره های ویران شده و ترکش خورده رفتار شود گزارش را کامل و از تمامی تصویربرداری می کرد.  

اما شهرداری - میراث فرهنگی و حتی اداره اوقاف و امور خیریه آبادان بنا به قانون موظف اند  این مکان تاریخی را ثبت و حفظ کنند. اینجا مقبره است و شرکت نفت حداقل می تواند این مقبره به عنوان بخشی از تاریخ و هویت خود حفظ کند. کجایند فرهنگی ترین مردم آبادان.

اهمیت مطالعات طغراشناسی در شناخت کیفیت بدنه دیوانسالاری

اخیراْ در شماره جدید مجله مطالعات تاریخ اسلام (شماره هفتم سال دوم) وابسته به پژوهشکده تاریخ اسلام خود یکی از مقالاتم را چاپ کرد.  

نام این مقاله «طغراهای باثبات ترین صدر دوره صفوی» است. در این مقاله سعی کرده ام اجزای طغراهای میرزا حبیب الله صدر دوره صفوی را از حیث گرافیکی و سندشناسی بررسی نمایم و به دنبال آن یک نتیجه تاریخی بگیرم.   

پژوهشکده تاریخ اسلام بصورت رایگان پی-دی-اف کامل این شماره را برای استفاده عموم در وب سایت خود قرار داده است که اقدامی قابل تقدیر است.

چاپ دوم کتاب درآمدی اسناد شرعی دوره قاجار در ایران

در زمینه اسناد فارسی مقالات و کتب ارزشمندی وجود دارد که عمده مباحث آنها درباره اسناد دیوانی است. لذا تدوین یک اثر مستقل و مقدماتی در زمینه اسناد شرعی برای دانشجویان حوزه مطالعات خاورمیانه و اسلام به زبان فارسی ضروری بنظر می رسید.  

لذا نگارنده کتابی با عنوان درآمدی بر اسناد شرعی دوره قاجار  تهیه و تدوین نمود. هدف از نگارش این اثر معرفی اجمالی بخشی از اسناد فارسی ایران در دوره قاجاریه بوده است. تدوین و طرح اولیه این تحقیق در اواخر تابستان 1384خ./ 2005م. فراهم آمد.

 البته

این کتاب مصور سه فصل دارد: 

بخش اول: تعاریف و کلیات 

بخش دوم: اطلاعات جانبی 

بخش سوم: رایج ترین اسناد شرعی. در این بخش به تناسب عقود شرعی 21 سند منطبق بر هجده عقد و ایقاع معرفی شده و ساختار آنها تقطیع گردیده است. 

این کتاب در سال 1387خ./ 2008م. در سلسله مطالعات فرهنگ اسلامی موسسه مطالعات زبانها و فرهنگهای آسیا و افریقا، دانشگاه مطالعات خارجی توکیو منتشر گردیده است.  

 

 عنوان انگلیسی آن چنین است:

 

Reza'i, omid: Introduction to Shari'a Documents from Qajar Iran, 2008

Tokyo, ILCAA 

با توجه به اینکه تهیه این کتاب برای دانشجویان به سختی امکان پذیر بود لذا موضوع تجدید چاپ آن را در ایران با شورای بررسی کتاب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مطرح نمودم که مورد بررسی و موافقت قرار گرفت. که بالاخره پس از قریب یکسال با صفحه بندی و طرح جلد جدید در بیست هفتم تیرماه سال جاری منتشر شد.   

اما نسخه ژاپنی از نسخه ایرانی کیفیتی به مراتب بهتر دارد.

علاقه مندان می توانند این کتب را از فروشگاه آن پژوهشگاه واقع در بزرگراه کردستان. خیابان ۶۴ غربی. جنب مجتع آ.اس.پ خریداری نمایند.

آرامگاه ارامنه آبادان: چالش یا فرصتی برای اعضای شورای شهر آبادان 1

آرامگاه‌ ارامنه ساکن در آبادان

 مربوط به  سالهای 1981-1927م./1360 -1306خ.    

آبادان را تا حدودی می‌شناختم. اول بهمن ماه 1349 بود که در بیمارستان شرکت نفت آبادان چشم باز کردم. پس از آن عیدها و تابستان‌ها در خانه پدر بزرگم خوش می‌گذراندم. یکی از آن همان تابستان‌ها بود که به ناگزیر برای شروع سال تحصیلی جدید و کلاس چهارم رفتن در اواخر شب به سمت کازرون راه افتادیم. فردای آن روز بعثی‌ها آبادان را زیر آتش گرفتند و اکثر فامیل‌ها دنبال ما به کازرون آمدند حتی برخی از عربها که فقط نام کازرون را شنیده بودند. اما انتظار آنها برای بازگشت بیش از ده سال طول کشید اگرچه برخی از آنها هرگز بازنگشتند. من پس از جنگ در اول مهر 1369 بود که به آنجا سرزدم. اولین کاری که کردم از محله کفیشه به سمت لین یک راه افتادم. در خرابه‌ای دو کتاب پیدا کردم یکی «دانشگاه من» و دیگری چاپ دوم شعر بلند «خشم خوشه‌ها» اثر نزار قبانی ترجمه م. معین از سلسله انتشارات آگاه. اولی را کسی گرفت بخواند که پس از چند سال ظاهراً، هنوز آن را تمام نکرده است اما دومی را هنوز دارم. در صفحه عنوان آن نوشته‌ام: امید رضائی، 3/7/69 خرابه‌های آبادان.

‌با اتمام دانشگاه سه ماه تابستان سال 1374 به آبادان رفتم و در پروژه بازسازی بیمارستان 17 شهریور جنب تانک فارم در منطقه شطیط کار کردم. اما آبادان از بیست و نهم اسفند 86 تا امروز برای من شهری شده است که بیش از پیش فکر مرا مشغول کرده است. چراکه هر سال که می‌روم بیشتر درمی‌یابم که چقدر بافت قدیم شهر در معرض انهدام است. برخی از ساختمانهای عمومی، مردمی و شرکتی اگرچه تا حدی از آسیب‌های جنگ جان به در برده بودند اما در سالهای پس از جنگ و افزایش روزافزون جمعیت و اقدامات قابل قبولی که بر بازسازی شهر صورت گرفته است اخیراً طرح نامگذاری جدید برای کوچه‌ها و خیابانها در دستور کار قرار گرفته است. تبدیل شدن آبادان به منطقه آزاد سبب شده که محور توسعه شهری تغییر یابد بطوری که شهر جدید در جانب همین منطقه جدید بسرعت در حال شکل‌گیری است. اما این موضوع نباید سبب شود که بافت قدیم شهر مورد غفلت قرار گیرد. منظور دقیقاً قبرستانهای شهر است خصوصاً سه قبرستان متعلق به غیر مسلمانان در سه منطقه شطیط، بریم و جمشیدآباد است. قبرستانهای مسلمانان از این سه قبرستان فاصله نسبتاً زیادی دارد. تفاوت عمده این سه قبرستان با قبرستان مسلمانان این است که پس از جنگ دیگری کسی در آن سه محل دفن نشده است. بررسی بقایای این یادمانها حاکی از این است که این آرامگاه‌ها مربوط به حدفاصل سالهای 1981  - 1931م./1360 - 1309خ.  است. با آنکه این سه قبرستان در سه دهه اخیر حالتی متروک پیدا کرده‌اند ولی شناخت فضا و بافت اجتماعی آبادان جدید بدون بررسی آرامگاه‌ها و یادمانهای، ظاهراً، ابدی اهالی این شهر محال است. این در حالی است که آخرین مطالعات صورت گرفته از جمله کتاب نسبتاً مفصل دربارة «جامعه‌شناسی آبادان» با آنکه به تفصیل درباره آشپزی بحث کرده است اما مقابر را از قلم انداخته است. یادمان‌هایی که در این مقابر نصب شده‌اند عمدتاً سه زبانه‌اند: ارمنی، عبری‌ و انگلیسی‌. این قبرستان‌ها را از حیث قدمت می‌توان به قرار ذیل معرفی نمود:     

1-      قبرستان ارامنه

این قبرستان منطقه شطیط در جنوب شرقی آبادن، بالاتر از اروندکنار، جنب تانک فارم چسبیده به بلوار شهید علی عیسی‌زاده قرار دارد.  این قبرستان شاید هزار و پانصد مترمربع مساحت داشته باشد. اول بار در تابستان 1374 بود که هر روز از کنار آن می‌گذشتم. اما در آن روزها فکر می‌کردم که آنجا قبرستان اهالی شطیط است. این قبرستان از بیمارستان 17 شهریور چندان دور نیست. در حین گفتگو با مرحوم پدر بزرگم بود که متوجه شدم سابقاً یک مرکز قرنطیقه در همین محل مستقر بوده است. بهر حال این قبرستان امروز به قبرستان ارامنه شهره است. شنیده‌ها حاکی از این است که پس از جنگ ارامنه جمع شدند و دور این قبرستان دیواری آجری کشیدند و اتاقک و در و پیکری برای آن دست و پا کرده بودند. اما در اسفند 1386 که از آنجا بازدید کردم دری روی پاشنه نمیچرخید. اتاقک هم نیمه ویران بودند. آهن‌ها را به یغما برده‌اند همچنان که دیوارها کوتاه می‌شوند.

در محدوده این قبرستان حدود سی صد و بیست مقبره وجود دارد که یادمان رفتگان را بجای سنگ، روی قالب‌های سیمانی و عموماً به خط و زبان ارمنی نوشته‌اند. شماره‌هایی که با رنگ روی یکایک مقابر زده شده است حاکی از این است که ظاهراً، یکبار توسط شورای خلیفه‌گری ارامنه از آنها گزارش و آماربرداری شده است. تعداد انگشت‌شماری از مقابر بدون یادمان است. سه سال پیش خانمی را در کلیسای ارامنه آبادان دیدم که اصالتاً فریدنی بود و شوهر او سال قبل فوت کرده بود. گفت ما مثل شما مسلمانان نیستیم که عادت دارید سند قبرهایتان را نو بکنید. اما چنانکه گفته شد این آرامگاه سالهاست پیکری را در بر نگرفته لذا، احتمالاً، شوهر او را در همان اصفهان به خاک سپرده باشند.

قدیم‌ترین یادمانی که در این قبرستان پیدا کردم سال تولد را 1893م. و سال مرگ را 1927م. اعلام کرده بود که خبر از وفات جوانی 34 ساله می‌دهد. دیگری مقبره کودکی است که سال تولد او 1921م. و سال مرگش 1928م. است. همچنین نوزادی دو ساله که سال تولد او 1926م. و سال وفات او 1928م. درج شده است. چند نوزاد دیگر هم در همین سال درگذشته‌اند. روی یادمان‌ یکی 1928 - 1928 و روی یادمان دیگری بصورت دقیق‌تر مرقوم است: 31.10.28 - 31.12.28.    

از مجموع ۳۲۰ مقبره پنج قبر مربوط به سال ۱۹۲۸  (یک و شش دهم درصد) و دو قبر هم مربوط به سال ۱۹۸۱ (شش دهم درصد) است. اما بیشتر مرگ و میرها یعنی هفده نفر در یکسال مربوط به سال ۱۹۵۵ است. پس از آن  می توان از سال ۱۹۵۷ با ۱۵ فوتی و از سالهای ۱۹۵۲ و ۱۹۵۸ با ۱۲ مورد مرگ بعنوان پر مرگ و میرترین سالها برای معتقدین به دین حضرت مسیح علیه السلام در این شهر یاد کرد. علت افزایش مرگ و میر در این دهه چه بوده است؟ نمی دانم.  

اما با بررسی مقابر نشان داد که بیست نفر از ۳۲۰ نفر حدوداْ هفتاد و دو سه سال و نه نفر شصت و پنج سال و هشت نفر پنجاه و هشت سال و هشت نفر هم هفتاد سال عمر کرده اند. چنانکه ملاحظه می شود در این آرامگاه و بعبارتی بری ارامنه فقط تاریخ میلادی کاربرد داشته است. در این آرامگاه چند خارجی هم دفن شده اند. مثلاْ یکی از آنها روس است. اگر ارمنی می دانستم می توانستم راجع به جنسیت افراد هم چنین شعرهایی که روی یادمانها نوشته شده چیزی بگویم اما دریغ که ارمنی نمی دانم. 

 

مهاجرت ارامنه از این شهر سبب شده که این آرامگاه روز به روز وضعیت مصیبت بارتری پیدا کند. اما شهرداری - میراث فرهنگی و حتی اداره اوقاف و امور خیریه آبادان می توانند این مکان تاریخی را بازسازی و بعنوان بخشی از پیشینه جمعیتی و همزیستی مسالمت آمیز اقلیت های دینی و قومی و بین المللی برای نسل های بعد حفظ کند. 

گزارشهای مالی و گمرکی ایران کیلوئی هفتاد ریال

حفظ و نگهداری اسناد تاریخ ایران امروز چه وضعیتی دارد؟ دکتر حسین ابوترابیان مترجم کتاب ماموریت آمریکائیها در ایران که در ۲۵۳۶ منتشر شده است در صفحه دوم مقدمه مترجم درباره این اسناد در آن سالها چنین نوشته است: 

متاسفانه قبلاْ در مملکت ما ضبط و ثبت اصولی در کارها نبود هر مافوقی به خود اجازه دخل و تصرف در اسناد و مدارک سمی می داد حتی بعضی از روسا پرونده های اداری را در منزل نگهداری می کردند و پس از تغییر شغل حاضر به تحویل آنها نبودند و مسلم است که پس از فوت آنها تعداد زیادی از اسناد و مدارک مهم مملکت به وسیله وراثی که اغلب قادر به درک ارزش آنها نبودند به صورت کاغذ باطله فروخته می شد . (چندی پیش [۱۳۵۶ش.] یکی از دوستان در حدود هفت هزار برگ از گزارشهای مالی و گمرکی ایران که اغلب آنها متعلق به مسیو نوژ بلژیکی بود به قیمت کیلوئی هفتاد ریال از یک خوار و بار فروش خریده بود.) 

و مدارکی هم در بایگانیها مانده بصورتی است که امروزه کسی از وجود آنها آگاه نیست. زیرا اسناد موجود در انبارهای سازمانهای دولتی اگر در اثر آتش سوزی یا حمله موشها و یا به علت رطوبت از بین نرفته باشد آنقدر در هم ریخته و نامنظم است که اصولاْ قابل استفاده نیست و واقعاْ حیف است که اسناد تاریخ ایران این چنین بی ثمر بماند.   

دوره دوم کارگاه سندشناسی اسنادشرعی

مطابق برنامه در طول سه پنج شنبه پی در پی  در پژوهشکده تاریخ اسلام (تهران)  کارگاه آموزشی سندشناسی اسنادشرعی با حضور نه تن از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته تاریخ برگزار گردید. این کارگاه از ساعت نه صبح تا هجده عصر پنج شنبه بیست و نهم بهمن ماه ۱۳۹۰ تشکیل شد. در این دور هم کتاب درآمدی بر اسناد شرعی دوره قاجار مبنای کار قرار گرفت.

مجموعه ای که ندیدم

در اواخر سال ۱۳۸۹ بود که یکی از کازرون زنگ زد و گفت دوست جوانش اخیراْ در حین تخریب خانه پدری اش صندوقچه ای حاوی ده ها قباله به دست آورده و دنبال کسی می گردد که آنها را بخواند و بگوید که چیست اند.  

گفتم که یا آنها را از طریق پست سفارشی و بیمه شده بفرستد یا فتوکپی بگیرد و بفرستد. گفت که خیلی در هم برهم و کهنه و پاره است. بعد از چند هفته انتظار وقتی دیدم خبری نشد تماس گرفتم و گفتم من هنوز چیزی دریافت نکرده ام. گفت کسی او را دیده و گفته این اسناد خیلی گران است و به کسی نشان ندهد او هم ترسیده و منصرف شده است. عید که به کازرون آمدی از او می خواهم آنها را به تو نشان بدهد.  

حالا چند روز است که در کازرون هستم و او چند بار قرار شده که صندوقچه را بیاورد اما هنوز خبری نیست که نیست.     

مجموعه ای از اسناد و نسخ خطی

شنبه ساعت ۱۵:۳۰ به اتفاق یک دوست به دفتر کار مهندس افنانی رفتیم. حدود پنجاه فقره از اسناد دوره قاجار مربوط به منطقه آذربایجان را در اختیار داشت. گفت ده برابر آن را در خانه دارد.  اسناد عموماْ اصل بودند. آنچه که برای من بسیار جالب بود دو فقره از وقفنامه های سلیمان خان افشار بود. یک نسخه خطی از شیخ احمد احسائی هم بود که در کرمانشاه استنساخ شده بود. گفت حدوداْ نود نسخه خطی دیگر هم دارد.  

 امیدوارم هرچه زودتر یکی از مراکز اسنادی کشور کل مجموعه را بصورت یکجا بخرد.

ضرورت تهیه استشهادیه رسمی برای استخوانها

در صفحات۳۶۰ و ۳۶۱ از کتاب معاهدات و قرارداده های تاریخی در دوره قاجار اثر غ. طباطبایی مجد سواد مقاوله نامه ای (قراردادی) بین سفیر ایران و و والی بغداد (نماینده عثمانی) به تاریخ  ۱۶ شوال ۱۲۸۷ وجود دارد.   

موضوع این مقاوله نامه این است که چون بر حسب عادت از ممالک ایران نعش و جنازه به عتبات عالیات فرستاده می شود و این امر از نظر حفظ الصحه (بهداشت) مضراتی دارد لذا قرار بر این شد  که فقط جنازه هایی قابل انتقال به عتبات خواهند بود که سه سال از وفات مرحوم سپری شده باشد. ازینرو حاملین نعش باید استشهادنامه ای رسمی که مبین انقضای سه سال از تاریخ وفات باشد در دست داشته باشند والا نعش اعاده خواهد شد.