دستک

It contains detals of omid Reza'i books and articals and Footnotes.

دستک

It contains detals of omid Reza'i books and articals and Footnotes.

چاپ دوم کتاب درآمدی اسناد شرعی دوره قاجار در ایران

در زمینه اسناد فارسی مقالات و کتب ارزشمندی وجود دارد که عمده مباحث آنها درباره اسناد دیوانی است. لذا تدوین یک اثر مستقل و مقدماتی در زمینه اسناد شرعی برای دانشجویان حوزه مطالعات خاورمیانه و اسلام به زبان فارسی ضروری بنظر می رسید.  

لذا نگارنده کتابی با عنوان درآمدی بر اسناد شرعی دوره قاجار  تهیه و تدوین نمود. هدف از نگارش این اثر معرفی اجمالی بخشی از اسناد فارسی ایران در دوره قاجاریه بوده است. تدوین و طرح اولیه این تحقیق در اواخر تابستان 1384خ./ 2005م. فراهم آمد.

 البته

این کتاب مصور سه فصل دارد: 

بخش اول: تعاریف و کلیات 

بخش دوم: اطلاعات جانبی 

بخش سوم: رایج ترین اسناد شرعی. در این بخش به تناسب عقود شرعی 21 سند منطبق بر هجده عقد و ایقاع معرفی شده و ساختار آنها تقطیع گردیده است. 

این کتاب در سال 1387خ./ 2008م. در سلسله مطالعات فرهنگ اسلامی موسسه مطالعات زبانها و فرهنگهای آسیا و افریقا، دانشگاه مطالعات خارجی توکیو منتشر گردیده است.  

 

 عنوان انگلیسی آن چنین است:

 

Reza'i, omid: Introduction to Shari'a Documents from Qajar Iran, 2008

Tokyo, ILCAA 

با توجه به اینکه تهیه این کتاب برای دانشجویان به سختی امکان پذیر بود لذا موضوع تجدید چاپ آن را در ایران با شورای بررسی کتاب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مطرح نمودم که مورد بررسی و موافقت قرار گرفت. که بالاخره پس از قریب یکسال با صفحه بندی و طرح جلد جدید در بیست هفتم تیرماه سال جاری منتشر شد.   

اما نسخه ژاپنی از نسخه ایرانی کیفیتی به مراتب بهتر دارد.

علاقه مندان می توانند این کتب را از فروشگاه آن پژوهشگاه واقع در بزرگراه کردستان. خیابان ۶۴ غربی. جنب مجتع آ.اس.پ خریداری نمایند.

آرامگاه ارامنه آبادان: چالش یا فرصتی برای اعضای شورای شهر آبادان 1

آرامگاه‌ ارامنه ساکن در آبادان

 مربوط به  سالهای 1981-1927م./1360 -1306خ.    

آبادان را تا حدودی می‌شناختم. اول بهمن ماه 1349 بود که در بیمارستان شرکت نفت آبادان چشم باز کردم. پس از آن عیدها و تابستان‌ها در خانه پدر بزرگم خوش می‌گذراندم. یکی از آن همان تابستان‌ها بود که به ناگزیر برای شروع سال تحصیلی جدید و کلاس چهارم رفتن در اواخر شب به سمت کازرون راه افتادیم. فردای آن روز بعثی‌ها آبادان را زیر آتش گرفتند و اکثر فامیل‌ها دنبال ما به کازرون آمدند حتی برخی از عربها که فقط نام کازرون را شنیده بودند. اما انتظار آنها برای بازگشت بیش از ده سال طول کشید اگرچه برخی از آنها هرگز بازنگشتند. من پس از جنگ در اول مهر 1369 بود که به آنجا سرزدم. اولین کاری که کردم از محله کفیشه به سمت لین یک راه افتادم. در خرابه‌ای دو کتاب پیدا کردم یکی «دانشگاه من» و دیگری چاپ دوم شعر بلند «خشم خوشه‌ها» اثر نزار قبانی ترجمه م. معین از سلسله انتشارات آگاه. اولی را کسی گرفت بخواند که پس از چند سال ظاهراً، هنوز آن را تمام نکرده است اما دومی را هنوز دارم. در صفحه عنوان آن نوشته‌ام: امید رضائی، 3/7/69 خرابه‌های آبادان.

‌با اتمام دانشگاه سه ماه تابستان سال 1374 به آبادان رفتم و در پروژه بازسازی بیمارستان 17 شهریور جنب تانک فارم در منطقه شطیط کار کردم. اما آبادان از بیست و نهم اسفند 86 تا امروز برای من شهری شده است که بیش از پیش فکر مرا مشغول کرده است. چراکه هر سال که می‌روم بیشتر درمی‌یابم که چقدر بافت قدیم شهر در معرض انهدام است. برخی از ساختمانهای عمومی، مردمی و شرکتی اگرچه تا حدی از آسیب‌های جنگ جان به در برده بودند اما در سالهای پس از جنگ و افزایش روزافزون جمعیت و اقدامات قابل قبولی که بر بازسازی شهر صورت گرفته است اخیراً طرح نامگذاری جدید برای کوچه‌ها و خیابانها در دستور کار قرار گرفته است. تبدیل شدن آبادان به منطقه آزاد سبب شده که محور توسعه شهری تغییر یابد بطوری که شهر جدید در جانب همین منطقه جدید بسرعت در حال شکل‌گیری است. اما این موضوع نباید سبب شود که بافت قدیم شهر مورد غفلت قرار گیرد. منظور دقیقاً قبرستانهای شهر است خصوصاً سه قبرستان متعلق به غیر مسلمانان در سه منطقه شطیط، بریم و جمشیدآباد است. قبرستانهای مسلمانان از این سه قبرستان فاصله نسبتاً زیادی دارد. تفاوت عمده این سه قبرستان با قبرستان مسلمانان این است که پس از جنگ دیگری کسی در آن سه محل دفن نشده است. بررسی بقایای این یادمانها حاکی از این است که این آرامگاه‌ها مربوط به حدفاصل سالهای 1981  - 1931م./1360 - 1309خ.  است. با آنکه این سه قبرستان در سه دهه اخیر حالتی متروک پیدا کرده‌اند ولی شناخت فضا و بافت اجتماعی آبادان جدید بدون بررسی آرامگاه‌ها و یادمانهای، ظاهراً، ابدی اهالی این شهر محال است. این در حالی است که آخرین مطالعات صورت گرفته از جمله کتاب نسبتاً مفصل دربارة «جامعه‌شناسی آبادان» با آنکه به تفصیل درباره آشپزی بحث کرده است اما مقابر را از قلم انداخته است. یادمان‌هایی که در این مقابر نصب شده‌اند عمدتاً سه زبانه‌اند: ارمنی، عبری‌ و انگلیسی‌. این قبرستان‌ها را از حیث قدمت می‌توان به قرار ذیل معرفی نمود:     

1-      قبرستان ارامنه

این قبرستان منطقه شطیط در جنوب شرقی آبادن، بالاتر از اروندکنار، جنب تانک فارم چسبیده به بلوار شهید علی عیسی‌زاده قرار دارد.  این قبرستان شاید هزار و پانصد مترمربع مساحت داشته باشد. اول بار در تابستان 1374 بود که هر روز از کنار آن می‌گذشتم. اما در آن روزها فکر می‌کردم که آنجا قبرستان اهالی شطیط است. این قبرستان از بیمارستان 17 شهریور چندان دور نیست. در حین گفتگو با مرحوم پدر بزرگم بود که متوجه شدم سابقاً یک مرکز قرنطیقه در همین محل مستقر بوده است. بهر حال این قبرستان امروز به قبرستان ارامنه شهره است. شنیده‌ها حاکی از این است که پس از جنگ ارامنه جمع شدند و دور این قبرستان دیواری آجری کشیدند و اتاقک و در و پیکری برای آن دست و پا کرده بودند. اما در اسفند 1386 که از آنجا بازدید کردم دری روی پاشنه نمیچرخید. اتاقک هم نیمه ویران بودند. آهن‌ها را به یغما برده‌اند همچنان که دیوارها کوتاه می‌شوند.

در محدوده این قبرستان حدود سی صد و بیست مقبره وجود دارد که یادمان رفتگان را بجای سنگ، روی قالب‌های سیمانی و عموماً به خط و زبان ارمنی نوشته‌اند. شماره‌هایی که با رنگ روی یکایک مقابر زده شده است حاکی از این است که ظاهراً، یکبار توسط شورای خلیفه‌گری ارامنه از آنها گزارش و آماربرداری شده است. تعداد انگشت‌شماری از مقابر بدون یادمان است. سه سال پیش خانمی را در کلیسای ارامنه آبادان دیدم که اصالتاً فریدنی بود و شوهر او سال قبل فوت کرده بود. گفت ما مثل شما مسلمانان نیستیم که عادت دارید سند قبرهایتان را نو بکنید. اما چنانکه گفته شد این آرامگاه سالهاست پیکری را در بر نگرفته لذا، احتمالاً، شوهر او را در همان اصفهان به خاک سپرده باشند.

قدیم‌ترین یادمانی که در این قبرستان پیدا کردم سال تولد را 1893م. و سال مرگ را 1927م. اعلام کرده بود که خبر از وفات جوانی 34 ساله می‌دهد. دیگری مقبره کودکی است که سال تولد او 1921م. و سال مرگش 1928م. است. همچنین نوزادی دو ساله که سال تولد او 1926م. و سال وفات او 1928م. درج شده است. چند نوزاد دیگر هم در همین سال درگذشته‌اند. روی یادمان‌ یکی 1928 - 1928 و روی یادمان دیگری بصورت دقیق‌تر مرقوم است: 31.10.28 - 31.12.28.    

از مجموع ۳۲۰ مقبره پنج قبر مربوط به سال ۱۹۲۸  (یک و شش دهم درصد) و دو قبر هم مربوط به سال ۱۹۸۱ (شش دهم درصد) است. اما بیشتر مرگ و میرها یعنی هفده نفر در یکسال مربوط به سال ۱۹۵۵ است. پس از آن  می توان از سال ۱۹۵۷ با ۱۵ فوتی و از سالهای ۱۹۵۲ و ۱۹۵۸ با ۱۲ مورد مرگ بعنوان پر مرگ و میرترین سالها برای معتقدین به دین حضرت مسیح علیه السلام در این شهر یاد کرد. علت افزایش مرگ و میر در این دهه چه بوده است؟ نمی دانم.  

اما با بررسی مقابر نشان داد که بیست نفر از ۳۲۰ نفر حدوداْ هفتاد و دو سه سال و نه نفر شصت و پنج سال و هشت نفر پنجاه و هشت سال و هشت نفر هم هفتاد سال عمر کرده اند. چنانکه ملاحظه می شود در این آرامگاه و بعبارتی بری ارامنه فقط تاریخ میلادی کاربرد داشته است. در این آرامگاه چند خارجی هم دفن شده اند. مثلاْ یکی از آنها روس است. اگر ارمنی می دانستم می توانستم راجع به جنسیت افراد هم چنین شعرهایی که روی یادمانها نوشته شده چیزی بگویم اما دریغ که ارمنی نمی دانم. 

 

مهاجرت ارامنه از این شهر سبب شده که این آرامگاه روز به روز وضعیت مصیبت بارتری پیدا کند. اما شهرداری - میراث فرهنگی و حتی اداره اوقاف و امور خیریه آبادان می توانند این مکان تاریخی را بازسازی و بعنوان بخشی از پیشینه جمعیتی و همزیستی مسالمت آمیز اقلیت های دینی و قومی و بین المللی برای نسل های بعد حفظ کند.